پرسش: به تازگی انگیزه ی خود را از دست داده ام و خیلی تنبل شده ام، احساس می کنم دچار افسردگی شده ام.
فقط دوست دارم در خانه مانده و به استراحت بپردازم. لطفا چند راهکار جهت ایجاد انگیزه در بنده ارائه بفرمایید.
پاسخ: همه ما گاهی دچار چنین حالتی می شویم؛ روزهایی که دلمان می خواهد فقط تنبلی کنیم و هیچ انگیزهای برای کارهای عادی و ساده هم نداریم. آیا می خواهید با این حالت مبارزه کنید؟
باخود قرار بگذارید:
هنگامی که احساس میکنید علاقهای به انجام کاری یا کارهایی ندارید، به خود بگویید که اگر این بخش کتاب را خواندم یا این گزارش ها را تمام کردم، می روم بیرون قدم می زنم و یک بستنی (یا هر چیز دیگری که به آن علاقه دارید) می خورم.
اگر بی حوصلهاید و انگیزه کاری را ندارید، تصور کنید که سرشار از انگیزه اید. حسن این کار در این است که به محض شروع، آرام آرام احساس می کنید که شور و علاقه، حقیقتا در وجود شما زنده شده است.
هر روز صبح از خود 5 سوال سه بخشی امیدوار کننده بپرسید:
• در حال حاضر در زندگی از چه چیزی راضی هستم؟
• چه ویژگی ای مرا خوشحال می کند؟
• چگونه در من این حالت را به وجود می آورد؟
بسیار مهم است که شما واقعا بدانید که چگونه و چرا این شرایط به شما احساس خوبی را منتقل کرده است. این پرسش های صبحگاهی فوقالعاده هستند، زیرا نحوه قرارگرفتن آنان، به شما امکان درک عمیق از شرایط موجود را می دهد و سپس آن احساس مثبت را به شما منتقل می کند.
در اهداف خود وسواس داشته باشید ،هدف های بزرگ و ویژه برای خود در نظر بگیرید. اهداف بزرگ تر نسبت به هدف های کوچک تر، انگیزه بیشتری در فرد به وجود می آورند. هدف بزرگ اثر بیشتر و عمیقتری دارد و میتواند منشأ تولید انگیزه های قوی شود.
یک کار کوچک را آغاز و به پایان برسانید؛ مثلا میز کارتان را تمیز کنید، یک قبض یا رسید را بپردازید و یا ظرف ها را بشویید. فقط نیاز به این دارید که کاری را آغاز کنید. وقتی این کار را تمام کردید احساس می کنید که آمادگی انجام کارهای بعدی را هم پیدا کردهاید. بنابراین وقتی حال و حوصله انجام هیچ کاری را ندارید یک کار کوچک را شروع کنید تا خاتمه یافتن آن شما را بر سر شوق آورد.
کار سخت تر را اول شروع کنید:
اغلب هنگامی که به کارهای روزمره خود فکر می کنیم به نوعی دچار نگرانی می شویم که کی و چگونه این همه کار را انجام بدهیم. از سخت ترین کار شروع کنید. هنگامی که سخت ترین کار موجود در فهرست را شروع کرده و به پایان برسانید، احساس می کنید که بار سنگینی را از دوش تان برداشتهاید. در این هنگام است که احساس آرامش بیشتری در وجودتان پدیدار می شود و بقیه روز اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت و نگرانی های روزمرهتان. کاهش پیدا می کند.
کارتان را آهسته آغاز کنید:
به جای آنکه کارتان را سریع آغاز کنید، نخستین گامها را آهسته بردارید. هنگامی که کاری را با آرامش و طمأنینه شروع می کنید، مغز شما این فرمان را دریافت نمی کند که این کار باید باسرعت هرچه تمامتر خاتمه یابد. اما اگر مغز انسان احساس کند که باید برنامه کاری اش را با سرعت به پایان برساند چه اتفاقی میافتد؟ اغلب اوقات ممکن است فرد اصلا کار مورد نظر را آغاز نکند. پس شروع یک کار بدون شتاب بهتر از اصلا شروع نکردن است.
مقایسه خود با دیگران و اینکه نتیجه تلاشتان چه بوده و در چه جایگاهی قرار گرفته اید، کشنده انگیزه و قوه خلاقیت انسان است. همیشه افراد بی شماری هستند که از شما تواناترند و معدود افرادی هم هستند که از همه پیشی گرفتهاند؛ هم از بعد مادی و هم معنوی، بنابراین فقط قوای خود را روی خود، برنامهای که در پیش دارید و البته نتیجهای که عایدتان میشود، متمرکز کنید و دریابید که چگونه می توانید برنامه ریزی ذهنی تان را بهبود ببخشید و به مرحله اجرا در آورید. بررسی مجدد نتایج حاصله نیز اهمیت زیادی دارد. با این کار شما می توانید اشتباه های گذشته را پیدا کرده و از تکرار مجدد آن یا انجام خطاهای مشابه جلوگیری کنید. یکی دیگر از مزایای بررسی مجدد نتایج به دست آمده، ایجاد انگیزه مضاعف است. درک این موضوع که حاصل تلاش های شما چه بوده و در چه جایگاهی قرار گرفته اید، توان و اشتیاق شما را چند برابر می کند و اغلب از موفقیت و پیروزی خود شگفت زده خواهید شد.
همیشه و در همه حال به جای فکر کردن به شکست ها و ناکامی ها، موفقیت ها و کامیابی هایتان را به خاطر بسپارید. بهتر آن است که آنها را یادداشت کنید؛ حتی با ذکر جزئیات، زیرا فراموش کردن موفقیت بسیار آسان است و گاهگاهی مراجعه به نوشته هایتان می تواند خاطرات خوبی را در شما زنده کند و البته انگیزه کار و تلاش را در وجود شما زنده و تازه نگه دارند.
یک روانشناس خوب شما را دعوت میکند که داستان زندگی قهرمانان را بخوانید و رفتار و کردار آنان را سرمشق خود قرار دهید و به سخنان آنان گوش فرادهید. کشف کنید که در کار و تلاش آنان چه ویژگی خاصی وجود داشته که سبب موفقیت شان شده. اما همیشه به خاطر داشته باشید این افراد همانند ما و سایر افرادند و بنابراین، به جای اینکه آنان را در مقام رفیعی بنشانید و تحسینشان کنید، اجازه دهید که الهام بخش شما باشند.
به خاطر داشته باشید که در فضای کاری ای که خلق میکنید یا در برنامه ای که در نظر دارید، جایی هم برای کمی تفریح و شوخی در نظر بگیرید. با این کار انگیزه کافی برای انجام کار و به پایان رساندن آن خواهید داشت.
فقط به دنبال راحتی نباشید:
با بی حالی که نوعی تنبلی است، خداحافظی کنید و برای ایجاد انگیزه در خود، با مشکلات مبارزه کنید.
از شکست نهراسید:
به جای هراس از شکست، آن را به عنوان نوعی اطلاعات مفید و ضروری و یک بخش طبیعی از موفقیت بپذیرید. یکی از بسکتبالیست های مشهور میگوید: بیش از 9هزار خطا داشتم و تقریبا 300بازی را باختم. 26مرتبه به من اعتماد کردند تا ضربه پیروزی را بزنم و من موفق نشدم. بارها و بارها در زندگی شکست خوردم و به همین دلیل است که در زندگی موفق شدهام. بنابراین از شکست هایتان تجربه کسب کنید و از خود بپرسید این بار، این شکست چه درسی به من می دهد؟
هنگامی که کاری را آغاز می کنید، درباره فرایند کار پژوهشی به عمل بیاورید. با این کار شما از میزان کاری که در پیش رو دارید و مشکلاتی که ممکن است با آن برخورد کنید، آگاه می شوید. گاهی اوقات توقع یا انتظار بی جا سبب کاهش انگیزه و هدر رفتن اشتیاق و جدیت اولیه فرد می شود. با مدیریت خواسته هایتان می توانید از هدر رفتن نیروی حاصله از اشتیاق جلوگیری کنید و انگیزه و توانایی هایتان را تا پایان کار حفظ کنید. دانستن این موضوع که بر سر کسانی که در موقعیت مشابه شما قرار داشتهاند، چه آمده، چه مسیری را طی کرده و چه گامهایی برداشتهاند، بسیار مفید و آموزنده است. میتوانید با تلفیق روش انتخابی آنها و آنچه خود در ذهن دارید، روش کاری مناسبی را انتخاب و فعالیت خود را شروع کنید. این وضعیت میزان نگرانی های شما را کاهش می دهد و بهتر می توانید اوضاع کاری را تحت کنترل خود داشته باشید؛ چه از بعد احساسی و چه از بعد عملی، چون حداقل تا حدودی میدانید که دیگرانی که چنین راهی را رفتهاند با چه وقایعی مواجه شدهاند و این آگاهی از بعد احساسی و عملی سبب تشویق و دلگرمی شما میشود.
اگر نمی دانید که به چه دلیل می خواهید چنین کاری را انجام دهید یا اینکه دلیل کافی برای انجام آن ندارید، پس خاتمه دادن آن برای شما بسیار مشکل خواهد بود. کاری را برگزینید که دلیل قوی و کافی برای انجام آن داشته باشید. اگر نتوانستید، انجام این فعالیت را متوقف کنید و به جای آن، فعالیت دیگری را که دلایل انجام آن قوی تر و واضح تر است آغاز کنید.
هدف های خود را یادداشت کنید:
هدف و منظور خود را از انجام آن فعالیت بنویسید، سپس آن را روی دیوار، رایانه، یا آینه بچسبانید. با این کار در طول روز، مراحل انجام کار را مرور می کنید و این آگاهی تداوم کار را برای شما آسان تر می کند.
با دید مثبت برای انجام کار فعالیت کنید (برای مثبتاندیشی تلاش کنید):
بیاموزید که بیشتر اوقات مثبتاندیش باشید و یاد بگیرید که افکار منفی را قبل از آنکه سد راه شما باشند، از سر بیرون کنید. ممکن است که همه نتوانیم همیشه مثبت اندیش باشیم، اما باور کنید که بیشتر ما می توانیم این حس را در خود تقویت کنیم و نتیجه حاصل نیز می تواند به تلاش بیشتر ما کمک کند.
آیا از جمله کسانی هستید که زیاد تلویزیون تماشا میکنند؟ تلاش کنید که کمتر به تماشای برنامه های تلویزیونی بنشینید و فعالیت های مورد علاقه خود را در زندگی واقعی دنبال کرده و با روش های خودتان انجام دهید.
هنگامی که پروژه بزرگی در دست دارید، آن را به چند بخش کوچک تر تقسیم کنید، سپس با تمرکز روی نخستین بخش کار، فعالیت خود را آغاز کنید و وقتی این بخش تمام شد، بخش بعدی را آغاز کنید. موفقیت های کوچکی که در انجام بخش های اولیه بهدست می آورید، انگیزه شما را افزایش می دهد و از تمرکز روی کل کار که ممکن است سبب دلسردی شما شود، جلوگیری می کند. اگر این روش را دنبال کنید خود شما هم از نتیجهای که میگیرید، شگفت زده خواهید شد.
داشتن اطلاعات لازم در آغاز هرکاری، امری ضروری است، اما گاهی جامعه و رسانه ها اطلاعاتی را به انسان منتقل میکنند که بار منفی دارد. پس محفوظات ذهنی خود را ارزیابی کنید. نکات منفی را حذف کرده و با توجه به بینش خود، از اطلاعات مفید و مثبت برای دستیابی به هدف تان استفاده کنید.
کاغذی را بردارید و در بالای کاغذ بنویسید که دوست دارید در چه زمینهای فعالیت کنید. شاید هدف شما کسب درآمد بیشتر یا مبارزه با بیماری و به دست آوردن نهایت سلامتی باشد. اکنون 20 روش، ایده یا عقیده در مورد موضوع مورد نظر بنویسید. سعی کنید 10ایده دیگر به لیست خود اضافه کنید؛ البته همه این ایدهها مفید یا خوب نیستند. اکنون از قوه خلاقیت خود استفاده کرده و ایده هایی را که در رسیدن به هدف برای شما مفیدند، پیدا کنید. حسن این کار این است که نه تنها قوه خلاقیت خود را به کار گرفتهاید، بلکه دریافتهاید که تا چه حد خلاق هستید؛ هم انگیزه انجام کار را در خود زنده کرده و هم از نظر روحی شرایط مناسبی برای خود فراهم کردهاید.
همه ما میدانیم که شرایط ویژهای یا کارهای خاصی سبب شادی ما می شوند، پس کاری که شما را شاد می کند، انجام دهید؛ هر اندازه که می توانید یا می خواهید. البته باید مراقب باشید که این خواسته با آداب و رسوم اجتماعی که در آن زندگی می کنید و با باورهای انسانی و مذهبی در تضاد نباشد.
یک کتابخانه کوچک برای خود ترتیب دهید. جمله هایی را که سبب پیشرفت فردی و ایجاد انگیزه میشود بنویسید یا ضبط کنید. زمانی که سوار اتوبوس یا مترو هستید، هنگام رانندگی، دوچرخه سواری، دویدن یا پیاده روی، به آن گوش کنید یا در حالی که مشغول انجام کاری هستید، یادداشت هایتان را بخوانید، با یک نفر متخصص به مشاوره روانشناسی بپردازید و همچنین می توانید از مشاوره آنلاین استفاده کنید.
تصور نکنید که آینده را فقط توانایی های شما و آنچه اکنون دارید، میسازد. دنیا محدود نیست. توانایی های شما بسیار بیشتر از آنی است که تصور می کنید. با به کارگیری تجربه هایی که تاکنون بهدست آوردهاید و آنچه اکنون هستید، آیندهای را برنامه ریزی کنید که در آن محدودیت های کمتری وجود داشته باشد؛ یعنی افق دید خود را وسیعتر کنید.
هر روز را بشمارید. شما همه روزهای دنیا را در اختیار ندارید. زندگی کوتاه است، بنابراین امروز را دریابید و کاری را که می خواهید انجام دهید. فردا هم کارهای دیگری برای انجام دادن وجود دارد.