یک مدیر خوب باید بتواند قدرت بالایی در کنترل کردن کارها داشته باشد و در سازماندهی و رهبری کارآمد و حرفه ای عمل کند.آیا با دیگران خوب کار می کنید ؟ آیا شما رهبر هستید ؟اگر این ویژگی ها را دارید , ممکن است مدیر خوبی باشید با این حال , شما فقط به این دو ویژگی نیاز دارید که مدیر خوبی باشید اما این همه چیز نیست و طبق آنچه در این بخش از رازهای موفقیت خواهیم گفت عواملی در مورد اینکه آیا شما مدیر خوبی خواهید شد یا خیر, وجود دارد.
خبر خوب این است که شما مجبور نیستید فقط بر ویژگی های طبیعی و ذاتی تکیه کنید ؛ ایجاد ویژگی هایی که مدیران خوب دارند امکان پذیر است .شما می توانید یک برنامه مدیریت را تکمیل کنید تا برخی از ویژگی های لازم را یاد بگیرید و همچنین می توانید ویژگی های مطلوب زیادی را نیز در خود ایجاد کنید.
زمانی که برای یک کار در مدیریت آماده می شوید , این ویژگی های یک مدیر خوب را مد نظر داشته باشید :
ویژگی های شخصیتی:
مواردی وجود دارند که می توانند به شما کمک کنند خودتان را بهبود ببخشید و تعاملات خود را با دیگران افزایش دهید .ویژگی های شخصیتی مطلوب , یک مدیر را به فردی تبدیل می کند که افراد می توانند دنبال رویش باشند و در ادامه احساس راحتی داشته باشند , ویژگی هایی شامل :
خود انگیزشی :
یک مدیر موثر اگر نمی تواند به خودش انگیزه دهد , نمی تواند به دیگران نیز انگیزه دهد . خود انگیزشی , توانایی برای راه انداختن خودتان , و پذیرفتن مسئولیت های بعدی خودتان است , که یک ویژگی شخصیتی مهم برای یک مدیر محسوب می شود .
درستی :
مردم به یک مدیر خوب اعتماد می کنند چون می دانند که او شفافیت و درستی ذاتی دارد .کارگران باید بدانند که برای آن ها مبارزه خواهید کرد , و آنچه را که می گویید انجام می دهید و از قوانین پیروی می کنید .
قابل اعتماد بودن :
به عنوان یک فرد باید قابل اعتماد باشید . مافوق ها و نیز زیردستان شما باید بدانند که می توانتد روی شما حساب کنند . افراد در این سازمان باید بتوانند به شما تکیه کنند .
خوش بینی :
آیا با امید به آینده نگاه می کنید؟
یک نگرش خوش بینانه می تواند به ایجاد روحیه خوب در کارمندان شما کمک کند .نگرش مثبت شما می تواند الهام بخش دیگران باشد و به آن ها کمک کند احساس خوبی در مورد انجام کارها داشته باشند.
اعتماد :
آیا اعتماد به نفس دارید ؟شما باید بتوانید با اطمینان تصمیم بگیرید و به دیگران نشان دهید که قادر به تصمیم گیری های خوبی هستید .اعتماد شما به دیگران سرایت می کند و می تواند مفید باشد.
آرام بودن :
به عنوان مدیر , نمی توانید زمانی که فشار بر روی شما است استراحت کنید . توانایی حفظ آرامش و انجام آنچه که باید انجام شود برای یک مدیر خوب ضروری است.
انعطاف پذیری :
مقدار مشخصی از انعطاف پذیری توسط یک مدیر مورد نیاز است , چرا که او ممکن است نیاز داشته باشد با شرایط در حال تغییر سازگار شود.
زمانی که یک مدیر هستید , برخی از سطوح تجاری شما بسیار مهم است.
دانش صنعت :
درباره صنعتی که در آن هستید چه می دانید؟این به شما در درک صنعتتان کمک می کند تا بتوانید به سوالات پاسخ دهید و کار خود را به شکل موثرتری انجام دهید. کارگران ممکن است به دانش صنعت نیاز نداشته باشند , اما یک مدیر باید داشته باشد.
محول کردن کارها :
یک مدیر موفق می داند که بعضی وظایف باید به دیگران محول شود . شما باید بتوانید کارگرانی که خوب عمل می کنند را شناسایی کنید و به آن ها وظایفی دهید که می توانند به موفق شدن پروژه کمک کنند.
سازمان دهی :
باید برای اینکه یک مدیر خوب باشید , بتواید خوب سازمان دهی کنید . پی گیری پروژه ها , کارمندان و تکالیف را طوری انجام دهید که در اولویت آنچه که باید در کسب وکار اتفاق بیفتد قرار دارید.
مدیریت مالی پایه :
مفاهیم مالی پایه را درک کنید تا بدانید چگونه پول را که بخشی از پروژه است را مدیریت کنید.
سلسله مراتب تجارت :
باید بدانید که سلسله مراتب چگونه در تجارت شما کار می کند و زنجیره فرماندهی را دنبال می کند .حتما وظایف خود را درک کنید و بدانید به چه کسی گزارش می دهید . همچنین باید بدانید که سازمانتان چگونه بر زیردستان شما تاثیر می گذارد.
پیامدهای قانونی:
در حالی که نیازی نیست متخصص قانون باشید، اما باید مفهوم قانونی آزار و اذیت جنسی، استخدام مناسب و شیوه های اخراج، محرمانه بودن و چیزهای دیگر را بدانید.
ویژگی های ارتباطی:
یک مدیر خوب باید بتواند به طور موثری ارتباط برقرار کند ؛ ممکن است از ویژگی های مختلف مرتبط با ارتباط تعجب کنید.مطمئن شوید که این توانایی را دارید و بخشی از تلاش های خود را صرف برقراری ارتباط می کنید.
در ادامه این بخش برخی از ویژگی هایی دیگر که باید برای تبدیل شدن به یک مدیر خوب و موفق داشته باشید را آورده ایم.
ارتباط نوشتاری:
یاد بگیرید چطور به طور موثری با نوشتن ارتباط برقرار کنید.یک مدیر خوب باید بتواند به صورت حرفه ای و با دستور زبان درست بنویسد و یا خود را در ایمیل و یادداشت ها بیان کند و تشکر کند.
سخنرانی عمومی:
به عنوان مدیر موفق، شما باید بدانید چگونه به صورت عمومی صحبت کنید، کلمات خود را بیان کنید و نظراتتان را، چه در یک مصاحبه، چه در مورد خطاب به کارگران، به اختصار بیان کنید.
یاد بگیرید که چطور بازخوردتان را به شیوه ای که برای کارگران و دیگران مفید است، فراهم کنید.
گوش دادن:
یکی از مهم ترین مهارت های ارتباطی، گوش دادن است. دقت کنید که به کارگران، مافوق و مشتریان خود گوش دهید و آن ها را تایید کنید.
خاص:
هنگامی که دستورالعمل ها را ارائه می دهید، در آنچه که می خواهید، و در نتایج مورد انتظار خاص باشید. دقت کنید که کارمندان شما درک کنند که چه اتفاقی باید بیفتد.
سازماندهی سخنرانی:
سازماندهی و تمرین سخنرانی قبل از ارائه، باید شفاف و مختصر باشد، تا ماجرا به خوبی جریان یابد.
ویژگی های روابطی:
ویژگی های شما زمانی که یک مدیر هستید مهم است.باید بدانید چطور روابط بین خود و زیردستانتان را مدیریت کنید و همچنین روابط بین افرادی که تحت کنترل شما کار می کنند را مدیریت کنید ؛ همچنین باید بدانید چگونه روابط با سرپرست را گسترش دهید، و روابط بین افرادی که بالای شما و زیر دست شما در سلسله مراتب قرار دارند را هماهنگ کنید.
خدمات مشتری:
شما ممکن است از کشف کیفیت خدمات مشتری شگفت زده شوید با این حال، اینگونه است. اگر می خواهید مدیر خوبی باشید، باید قادر به ایجاد روابط خوب با مشتریان باشید. یاد بگیرید چطور با مشتریان ارتباط برقرار کنید و مسائل را از دید آن ها ببینید.
میانجی گری:
آیا می دانید که چگونه صلح را ایجاد کنید؟ اغلب، یک مدیر خوب باید بتواند بعنوان میانجی گری بین کارگران باشد، مثلا بین یک کارگر و یک مشتری، یا بین یک کارمند و یک کارگر عمل کند. با استفاده از ویژگی های میانجی گری خود، تکنیک های حل اختلافات را یاد بگیرید تا یک مدیر خوب باشید.
بازیکن تیم:
آیا شما عضوی از تیم هستید؟ اگر می خواهید به عنوان یک مدیر موثر موفق شوید، باید بتوانید به عنوان بخشی از یک تیم عمل کنید.مطمئن شوید که می خواهید با دیگران کار کنید، و این که شما پایان خود را حفظ خواهید کرد.
احترام:
اگر قرار است به عنوان مدیر احترام داشته باشید باید به کارکنان خود احترام بگذارید و این کاملا به شما بستگی دارد.
هم کاری:
باید با دیگران و با تیم خود هم کاری کنید. همچنین باید بتوانید با دیگران خوب کار کنید و درک کنید که چطور ایده ها و شخصیت ها را ادغام کنید.
ارزش های دیگران:
یک مدیر خوب به کارکنانش کمک می کند تا احساس ارزشمندی بکنند. پیامد ها نشان می دهند که کارمندان خواهان به رسمیت شناختن مدیران خود هستند، و شما باید اطمینان حاصل کنید که کارکنان خود را شناسایی کنید.
میدران خوب فرهنگ شرکت را دوست دارند:
مدیران خوب، رهبران بزرگی هستند. آن ها ویژگی های منحصر به فرد شرکتشان که ممکن است دیگران اصلا دوست نداشته باشند را دوست بدارند.
آن ها مثبت هستند:
مدیرانی که نگرش خوبی در طول روز کاری دارند، در مورد پروژه هایی که باید انجام شوند، شکایتی نمی کنند. آن ها به دنبال راه حل هایی می گردند تا پروژه ها را قبل از موعد به پایان برسانند.طبق نظر گالوپ، 51 درصد از مدیران به طور ذهنی خارج از شغل و شرکت خود هستند.
آن ها می توانند تمرکز کنند:
کلید موفقیت کلی ؛ قابلیت تمرکز و توانایی تمرکز در یک دوره زمانی طولانی.به طور خاص، آن ها می توانند چندین پروژه را بلافاصله مدیریت کنند تا اطمینان حاصل کنند که همه چیز در زمان انجام می شود و با مشخصات مشتری (یا شرکت) تکمیل می شود.
عدم تمرکز دلیل شکست شرکت های کوچک است:
آن ها از قلبشان پیروی می کنند ؛ همدلی با کارکنان مهم است. همه دچار کشمکش های شخصی و حرفه ای می شوند که می تواند بر کار آن ها تاثیر بگذارد، شرکت می کنند.بهترین مدیران می دانند که مهربانی برابر با عملکرد است، و قبل از اینکه به کیفیت خروجی کار دست یابند، مسائل را در نطفه خفه می کنند، حتی اگر این به این معنی باشد که بعضی مسایل را خودشان حل کنند.
بی ریا و صادق هستند:
موقعیت مدیریتی جایی برای کارمند نادرست نیست ؛ بهترین مدیران به تیمشان اطلاعاتی خواهند داد که باید بشنوند، نه آنچه که آن ها می خواهند بشنوند.بعضی اوقات حقیقت دردناک است، اما این تنها راهی است که تیم شما می تواند رشد کند.
آن ها مسئولیت را در نظر می گیرند:
یک مدیر موفق و خوب مسئولیت اهداف خود را برعهده می گیرد و در همان حال، زمانی که همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود، مسئولیت آن را نیز بر عهده خواهد گرفت.آن ها فرهنگ پاسخگویی را پرورش می دهند تا کارمندان اهمیت مسئولیت اقدامات خود را درک کنند.
آن ها در تصمیم گیری موثر هستند:
اگر ناظران نمی توانند برای تیم خود تصمیم گیری کنند، چگونه می توانند انتظار داشته باشند که آن ها را به سمت خط پایان پروژه یا اهداف هدایت کنند؟حقیقت این است که آن ها نمی توانند به همین دلیل است که بهترین مدیران توانایی تصمیم گیری با داشتن اطلاعات را دارند در مدت زمان کوتاهی تا بهترین نتایج را از تیم خود دریافت کنند.
بهترین مدیران به سختی تحت تاثیر قرار می گیرند، و دلیل خوبی دارند:
آن ها باید از لحاظ عاطفی باهوش باشند، صادق باشند و تیم خود را به همان عملکرد و استانداردهای پاسخگویی که خودشان نگه می دارند، حفظ کنند.
منبع : نمناک
تحقیقات اخیر پژوهشگران نشان می دهد که کمبود خواب باعث تغییرات اساسی در بدن و افزایش ریسک و نگرانی های جدی سلامت مانند چاقی، انواع بیماری های جسمی و روحی و حتی مرگ زودرس می شود.
کمبود خواب تأثیرات مخرب فراوانی بر سلامت فرد دارد که قابل جبران نیست. در عین حال خواب بیش از 6 تا 8 ساعت شبانه هم برای سلامتی مضر است. آنچه پژوهشگران حوزه خواب بر آن تأکید دارند، خواب شبانه بین 7 تا 8 ساعت است تا بتوانید تمام سطوح خواب را تجربه کنید. سطح یک خواب برای حافظه و یادگیری کافی نیست. سطح 2 (حرکات سریع چشم و خواب دیدن) مورد نظر است. شاید ندانید که کم خوابی بیش از مصرف الکل باعث تصادف می شود یا عاملی برای طلاق و جدایی است. پژوهشگران بر این باورند که کم خواب ها چهار برابر دیگران در روابط عاطفی به مشکل برمی خورند و سه برابر بیشتر افسرده می شوند.
خواب کافی و جلوگیری از مرگ زودرس
محققان داده های 16 پژوهش جداگانه طی 25 سال بر روی بیش از 1.3 میلیون نفر و صدهزار مورد مرگ را آنالیز کردند. نتیجه تحقیقات نشان داد کسانی که معمولا کمتر از 6 ساعت در شب می خوابند 12 درصد احتمال تجربه مرگ زودرس دارند و کسانی که بیش از 8 تا 9 ساعت خواب شبانه دارند 30 درصد در خطر بیشتر هستند. محققان همچنان نشان داده اند کسانی که خوابشان را از 7 ساعت به 5 ساعت یا کمتر کاهش می دهند 1.7 درصد بیشتر در معرض خطر مرگ به دلایل دیگر قرار می گیرند.
مدیریت وزن
در شب فعالیت فیزیکی و نیاز به کالری کاهش می یابد اما خواب و متابولیسم از بخش یکسانی در مغز کنترل می شوند. وقتی احساس خواب آلودگی می کنید، مغز مواد شیمیایی آزاد می کند که سیگنال گرسنگی می دهد. اشتهای بیشتر و تحرک کمتر در شب باعث افزایش وزن می شود.
تأثیر کم خوابی بر کودکان
کمبود خواب همچنین بر کودکان اثرات قابل توجهی دارد. کودکان کم خواب با افزایش خطر چاقی و بالا رفتن شاخص توده بدنی مواجهند. این خطرات می تواند بر روی بلوغ آنها اثر بگذارد. این کودکان 14 درصد بیشتر در معرض بیش فعالی در دوره نوجوانی قرار دارند.
خواب به حفظ مطالب و تقویت حافظه کمک می کند. کم خوابی باعث کاهش تمرکز و پایین آمدن سطح خلاقیت همچنین کندی در واکنش در کودکان می شود. خواب بعد از یادگیری می تواند مطالب را در حافظه ثبت کند. اگر بین یادگیری و خواب فاصله بیفتد باعث تداخل با عوامل خارجی خواهد شد بنابراین بهترین زمان برای حفظ و یادگیری مطالب قبل از خواب است.
بهبود عملکرد سیستم ایمنی بدن
وقتی می خوابید سیستم ایمنی بدن، ماده شیمیایی به نام سیتوکین آزاد می کند که نقش محافظتی برای سیستم ایمنی دارد و به مبارزه با التهاب و عفونت کمک می کند و در بهبود آسم و آلرژی نقش مهمی دارد.
مضرات کم خوابی
خواب ناکافی باعث ایجاد مشکلاتی در سیستم مغزی خواهد شد:
دریافت سخت تر اطلاعات؛ به دلیل اینکه نورون های مغز بیش از حد کار کرده اند
نداشتن تفسیر درست از وقایع
عدم توانایی قضاوت
از دست دادن توانایی دسترسی به اطلاعات قبلی
اما خواب کافی فواید فراوانی برای مغز در پی دارد:
تفکر خلاق
حافظه کارا
بهبود حافظه بلندمدت
تقویت حافظه کوتاه مدت
خطر افزایش بیماری ها
کمبود خواب مشکلات اساسی برای سلامت فرد ایجاد می کند:
دیابت
بیماری قلبی
چاقی
افزایش فشار خون
وقفه تنفسی در خواب
خواب مثل تغذیه سالم و ورزش عادتی است که باید سالم سازی شود
محققان ژاپنی با بررسی 5 هزار بالغ با دیابت نوع 2 به این نتیجه رسیدند کسانی که کمتر از 4.5 ساعت یا بیش از 8.5 ساعت خواب شبانه دارند، شاخص توده بدنی(BMI) بیشتر و قند خون سه ماهه(A1C) بالاتر دارند. کسانی که بین 6.5 تا 7.5 ساعت در شب می خوابند، A1C پایین تری دارند.
ساعات مناسب خواب
نوزادان 16 تا 18 ساعت
سال های قبل از دبستان 11 تا 12 ساعت
کودکان حداقل 10ساعت
نوجوانان 9 تا 10 ساعت
جوانان و بالغین 7 تا 8 ساعت
ساختن عادت های خوب خواب
عدم تعادل بین کار و زندگی و استرس بر روی کمیت و کیفیت خواب تأثیر مستقیم دارد. وقتی کسی ساعت هایی از خواب را از دست می دهد، به سبک زندگی صدمه می زند.
خواب مثل تغذیه سالم و ورزش عادتی است که باید سالم سازی شود:
برنامه ریزی برای خواب:
ساعت مشخصی برای رفتن به رختخواب و بیدار شدن در هر روز هفته حتی آخر هفته در نظر بگیرید و به این ترتیب یک چرخه منظم خواب و بیداری ایجاد کنید. عادت های قبل خواب خود مثل حمام آب گرم یا خواندن کتاب را هم در برنامه ریزی خود بگنجانید.
از محرک ها پرهیز کنید:
کافئین، شکلات و نیکوتین زمان خواب را میتواند به عقب بیندازد. حداقل چهار ساعت قبل از خواب مصرف نشود.
اتاق خواب کنید:
با یک تشک راحت و خنک نگه داشتن اتاق خواب، تاریک کردن اتاق، استفاده از چشم بند، گوش گیر یا سایر وسایل آرامبخش، محیط را برای استراحت مهیا کنید.
ورزش منظم:
فعالیت فیزیکی منظم در طول روز کمک می کند در شب زودتر به خواب بروید. ورزش همچنین خواب را عمیق تر و راحت تر می کند اما نباید زمان انجام آن به خواب نزدیک باشد.
از استرس در طول روز دوری کنید:
از روش های کاهش استرس قبل خواب استفاده کنید. کنار تخت یک دفترچه قرار دهید تا هرچه شما را آزار می دهد در آن بنویسید. یوگا، مدیتیشن، ماساژ منظم یا پیاده روی طولانی نیز از روش های کاهش استرس هستند.
نور مناسب و موزیک ملایم هم می تواند به تنظیم خواب کمک کند. از ساعت های زنگ دار برای بیدار شدن استفاده نکنید. اگر به مدت یک هفته در یک ساعت مشخص بیدار شوید، ساعت بیولوژیک بدن تنظیم می شود و نیازی به ساعت نیست.
منبع: borna.news
هنر گفتگو یکی از مهم ترین هنرها و مهارتهایی می باشد که هر شخص باید آن را به طور کامل فرا گیرد. نحوه ی گفتگو و سخن گفتن شما شخصیت شما را به دوستان، آشنایان، مربیان، کارفرمایان و همکارانتان معرفی می کند و به عبارتی دیگر نحوه سختن گفتن شما نشان دهنده شخصیت وجودی شماست.
اگر شما مهارت سخن گفتن را به خوبی ندانید، حتماً و قطعاً در اجتماع و یا محل شغلتان با سختی هایی برابر خواهید شد.
هنگامی که شروع به حرف زدن با کسی می کنید ممکن است که در شروع ندانید که از چه قسمتی سر سخن را با طرف مقابلتان باز کنید و در سخن گفتن با ایشان دچار مشکلاتی می شوید و گاه پای شخصیت در میان است و دوست ندارید در ادای سخن کوتاهی نمایید. برای رفع این مشکلات در این بخش از سبک زندگی همراه ما باشید.
1. تعریف کردن :
تعریف از دیگران یکی از بهترین راه های ممکن برای شروع سخن و مکالمه با طرف مقابلتان میباشد. شما با تعریف کردن از خودتان و... در های مکالمه را هم به سمت خود و هم به طرف مقابلتان باز می کنید. فقط به خاطر داشته باشید که بهتر است به جای سخنان بیهوده، ابتدا در مورد لباس پوشیدن طرف مقابلتان یا کفش هایش سر صحبت را باز کنید، برای مثال( کفش های شما زیبا هستند) خوب یقینا با این حرف طرف مقابل شما شروع به سخن گفتن از خودش می کند و سر صحبت باز می شود.
2. بحث کوتاه :
بحث های کوتاه در نظر اکثر افراد، می توان گفت که از آن راضی نمی باشند و از بحث های بلند لذت بیشتری میبرند. خب، جالب است که بدانید بحث های کوتاه در ابتدا نامشان بحث کوتاه است ولی در آخر تبدیل به بحث های بلند می شوند یا به عبارت دیگر بحث های کوتاه راهی برای بحث های عمیق و بلند می باشد.
موضوعات بحث های کوتاه برخلاف عقیده تان بسیار آسان هستند و با کمی فکر آن را خواهید یافت. برای مثال به رستوران بروید ابتدا غذای دلخواهتان را سفارش دهید و پس از میل کردن سفارش تان در مورد آن نظر دهید و نکات مثبت و منفی آن را با یکدیگر مقایسه کنید و یا اگر گرمتان شد در مورد آب و هوا بحث را شروع کنید و آن را گسترش دهید. این دو مثال ذکر شده را تجربه نشان داده است که سر صحبت را به آسانی و به سرعت باز می کند. توصیه می کنیم حتماً از آنها نهایت استفاده را ببرید.
3. سوالات متعدد و متنوعی بپرسید :
اگر به طور قطعی می خواهید که بحث های کوتاه را تمام کنید و وارد یک بحث واقعی شوید، باید دنبال فرصت باشید تا فورا بتوانید موضوع بحث را تغییر دهید و وارد یک بحث و گفتگو واقعی شوید. سعی نکنید که بدون هیچ مقدمه ای وارد یک بحث عمیق و قابل توجهی شوید، اگر می خواهید وارد گفتگوی عمیق شوید با طی مراحل و صبر کردن، به آن قسمتی که مورد دلخواه شما می باشد برسید و در این قسمت میتوانید مکالمه را عمیق تر کنید.
این مورد یقینا باید واضح باشد، اما متاسفانه اکثرا این موضوع را فراموش میکنیم و آن را به مرحله عمل نمی رسانیم. اگر شما در حین مکالمه با شخصی با لفظی آرام، لبخند روی لب هایتان و آرامشتان باشید شخصیت بهتری نسبت به افرادی که با لفظی تند و عصبانیت محض با طرف مقابل خود سخن می گویند خواهید داشت.
سعی کنید که دست هایتان را حین مکالمه تکان ندهید و سعی کنید در حفظ تماس چشمی کوشا باشید و با این حالت به طرف مقابلتان بفهمانید که به سخنانش گوش فرا می دهید.
منظور از این مورد این است که به طرف مقابلتان اجازه نظر دادن و حرف زدن دهید و مانع ارائه نظرات و سخنان آن نشوید. اگر شما در این حین فهمیدید که شخص مقابلتان به خوبی به سوالاتتان پاسخ نمی دهد و گفتگو در حال کاهش است، توصیه می شود که فورا با ذکر کردن یک خاطره و یک داستان کوتاه شیرین جو را تغییر دهید و به حالت اول بازگردانید.
منبع : نمناک
برخلاف تصور بسیاری از زنان ، مردها نفوذ پذیرند و قابلیتهای بسیاری برای برانگیختن نقاط قوت رفتاری در شوهرشان دارند به این شرط که شما نافذ خوبی برای آن ها باشید. اگر می خواهید همسرتان از شما حرف شنوی داشته باشد این بخش از نکات همسرداری را که درباره سیاستهای زنانه است را از دست ندهید .
بسیاری از گلایه ها و شکایت های خانم ها در رابطه با این موضوعات است که :همسرم به من توجه نمی کند ، همسرم از من سرد شده ، چشم همسرم دنبال خانم های دیگر است ، همسرم کارهای دیگرش را به من ترجیح می دهد. اگر شما هم این گلایه ها را از همسرتان دارید ، متاسفانه چیزی از سیاست های زنانه نمی دانید .
شما می توانید با استفاده ازبهترین رفتارهای زنانه ای که در موقعیت های مناسب از خود نشان می دهید می توانید همسرتان را عاشق خود کنید .
شما باید در مواقع ضروری بهترین واکنش را از خود نشان دهید مثلا زمانی که همسرتان دیرتر به خانه آمد او را با سوال کردن زیاد مانند تا به حال کجا بودی آزرده خاطر نسازید زیرا این چنین استقلال و قدرت همسرتان از بین می رود و همیشه نخواهید که همسرتان را تغییر دهید زیرا اوضاع بدتر می شود.
حرف آخر و تصمیم گیری نهایی را خودتان انجام ندهید و همیشه سعی کنید با مشورت هم تصمیم بگیرید.
در مسائل کاری و اجتماعی همسرتان مستقیماً دخالت کنید، خیلی دوستانه و غیرمتعصبانه به افعال وی ناظر باشید.
همسر خود را با مردان دیگر مقایسه نکنید .
گاهی اجازه دهید همسرتان با دوستانش به تفریح بپردازد.
به همسرتان همیشه و در مقابل دیگران احترام بگذارید ، این کار شما موجب بالا رفتن اعتماد به نفس او می گردد.
با حرف و عملتان به شوهرتان بفهمانید که جز او کسی را ندارید.
اگر شوهرتان برای خانه خرید کرد حتی یک نان خرید از او تشکر کنید.
از او توقعی بجز محبت نداشته باشید.
درباره خانواده همسرتان در مقابل او بد گویی نکنید و حتی گلایه کوچکی نیز از او نکنید .
با همسرتان با خوش رویی و مهربانی رفتار کنید.
سعی کنید در طول زندگی، برای شوهرتان همسری کنید، هیچ لزومی ندارد برایش مادری کنید.
همسرتان را به عنوان یک مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید.
یک مرد توقعاتی از همسرش دارد که اگر زن این توقعات را برآورده سازد و در شرایط مختلف طوری رفتار نماید که همسرش از او انتظار دارد ، می تواند همسر خود را جذب خود کند و تا آخر عمر همسر عاشقی داشته باشد . در زیر انتظارات مرد از زن را بیان می کنیم:
یک مرد از همسرش توقع دارد که برای فرزندانش مادری فداکار باشد و برای او یک قهرمان باشد.
یک مرد از همسرش توقع دارد که از کارهای خوبش تعریف کند و تنها از کاستی هایش صحبت نکند.
او دوست دارد همسرش جمله دوستت دارم را به او بگوید و به عنوان یک شوهر و یک پدر به او افتخار کند.
همه مردان دوست دارند همسرشان به آنها احترام بگذارند و آن ها را تحسین کنند.
هیچ وقت مردان تحمل نق زدن یک زن را ندارند پس از نق زدن بپرهیزید.
مردان انتظار دارند که همسرشان آن ها را نادیده نگیرد و به آن ها مسلط نشود.
مردان انتظار دارند که خانم هایشان تمام وقت خود را به کارهای خانه و آشپزی نپردازند و به جای این کارها به نیازهای آن ها رسیدگی کنند.
منبع : نمناک