آغوش همسر و تاثیر روانشناختی آن بر فرد و کیفیت رابطه

در آغوش گرفتن یکدیگر می‌تواند معانی مختلفی داشته باشد و یکی از راه‌های ابراز احساسات است. ولی تاثیری حیرت انگیز بر سلامت انسان دارد. بغل کردن به انسان احساس آرامش داده و فواید بسیاری بر ذهن و جسم ما دارد.

اهمیت آغوش و تاثیر آن بر عمکرد جسم

آغوش همسر می‌تواند مشکلات و ناامیدی‌های روز را از بین ببرد. در واقع آغوش یک درمان بدون عوارض است برای مشکلات و بیماری‌ها و یک راه علمی جهت تقویت سیستم ایمنی بدن.


کاهش فشارهای روانی: از دیدگاه فیزیولوژیک بغل کردن باعث ترشح هورمون‌هایی در بدن میشود کـه بـه نوبه خود عملکرد‌های مثبتی در ذهن پدید می‌آورد کـه بـه کاهش استرس و فشار عصبی کمک می کند.


ریکاوری بدن: اوکسیتوسینی که هنگام در آغوش گرفته شدن در جریان خون‌مان ترشح می‌شود، به بدن کمک می‌کند تا سریع‌تر عضلات را بازسازی کند و این کار از طریق توانمند کردن چربی جهت تبدیل شدن به انرژی و به کار رفتن برای ترمیم عضلات، صورت می‌گیرد. میزان ایده آل اوکسیتوسین در خون، منجر به تبادل بهتر انرژی شده و بنابراین، عضلات بهتر ترمیم شده و رشد می‌کنند.


بالا بردن کیفیت خواب: آغوش موجب ترشح سروتونین در مغز شده که آرام سازی سیستم عصبی را در پی دارد. وقتی سیستم عصبی آرام می‌گیرد، بدن می‌تواند به خوابی عمیق‌تر و راحت‌تر فرو برود.


آغوش تاثیر شگرفی در بالا بردن کیفیت رابطه دارد

از دیدگاه روانشناختی زمانی کـه شـما یک دیگر را در آغوش میگیرید در واقع یک ارتباط غیرکلامی بسیار قوی برقرار میکنید کـه از طریق آن می توانید مفاهیمی عمیق رابه طرف مقابلتان منتقل کنید کـه کلام از انتقال آن درمانده اسـت.


در آغوش کشیدن بـه برقرای و دوام رابطه کمک می کند. متخصصین حوزه روابط انسانی طی مطالعات مختلف روی تاثیر تماس و لمس بر کیفیت روابط عنوان نموده‌اند کـه برقراری تماس فیزیکی باعث ایجاد حس اعتماد و صداقت متقابل در افراد می شود.


آغوش، جریان دو سویه زندگی را به زوجین یادآور می‌شود

در آغوش کشیدن، یک عمل دو طرفه و متقابل است؛ ما در آغوش می‌گیریم و در آغوش گرفته می‌شویم. در این عمل، ما می‌فهمیم که در بده و بستان‌های زندگی، تساوی وجود دارد و مهربان‌تر و پذیراتر می‌شویم. در آغوش گرفتن به ما یاد می‌دهد که عشق، جریان دو سویه دارد. 


کاهش تنش‌های زندگی مشترک

وقتی در آغوش می‌گیریم یا در آغوش گرفته می‌شویم، اوکسیتوسین‌مان بالا می‌رود و میزان شادی‌مان افزایش پیدا می‌کند. شادی زوجین زندگی مشترک با نشاط ‌تری را برای آن‌ها رقم می‌زند و از تنش‌ها تا مقدار زیادی می‌کاهد.


افزایش حس تعلق

بغل کردن می تواند باعث ترشح اکسی‌توسین از مغز، و موجب افزایش حس تعلق زنان بـه شخص مقابل شود. ترشح این هورمون سبب بالا رفتن حس تعهد زن نسبت بطرف مقابل نیز می شود. بغل کردن با انتقال احساسات از طریق بدن باعث ایجاد صمیمیت میشود.


بهبود روابط جنسی

تحقیقات نشان داده زوج‌هایی که زمان بیشتری را صرف آغوش و نوازش می‌کنند، از روابط جنسی خود نیز، رضایت بیشتری دارند. حتی اثرات این رضایت، می‌تواند بسیار بلند مدت باشد.

آغوش همسر,بغل کردن همسر,در آغوش گرفتن همسر


از هر فرصتی برای در آغوش گرفتن همسرتان استفاده کنید

نزدیک بودن بـه همسرتان بشما صد‌ها فرصت برای در آغوش گرفتن یک دیگر میدهد. در آغوش گرفتن می‌تواند فاصله‌های ایجاد شده را بین طرفین در اتفاقات روزمره‌ی زندگی، پُر کند. در آغوش کشیدن همسرتان پس از بیدار شدن از خواب، قبل از ترک خانه و رفتن بـه محل کار، هنگام ورود به خانه، هنگام تشکر، هنگام خوابیدن، زمانی که همسرتان تغییری در ظاهرش ایجاد می‌کند، مثلا لباس جدیدی به تن می‌کند و...


هر نوع آغوشی میتواند حسی خاص و قوی تر را منتقل کند. می‌توانید دست‌هایتان را دور کمر همسرتان حلقه و یا با یکی از دست هایتان موهای او را نوازش کنید. می‌توانید بدن همسرتان را را به بدن خود فشرده و نگه دارید. نفس‌های عمیق بکشید و همراه با بازدم فشار‌های روحی روانی را از خود دور کنید. البته بـه یاد داشته باشید فشاری کـه وارد می کنید نباید برای شخص مقابل اذیت کننده باشد و باید اجازه دهید طرف مقابل نیز همین میزان اسانی را در آغوش شـما تجربه کند.


یکی دیگر پوزیشن‌های بغل کردن کـه می تواند سوپرایز کننده باشد، در آغوش گرفتن همسرتان از پشت سر اسـت. دراین حالت میتوانید از پشت بـه او نزدیک شده دستانتان را دور کمرش حلقه کنید و با تکیه دادن سرتان روی شانه‌های وی حس آرامش رابه خود و شریکتان القا کنید. هنگامیکه همسرتان را بغل کرده اید، می‌توانید در حالی‌کـه او را در آغوش دارید با او حرکت کرده و بدین ترتیب بر مدت زمانی کـه او را در آغوش دارید بیافزایید.


• بـه یاد داشته باشید کـه همیشه درخواست شریکتان برای در آغوش کشیده شدن بـه معنای درخواست رابطه جنسی نیست. در برخی موارد نیاز خانم‌ها از بـه آغوش کشیده شدن دریافت احساس امنیت و دوست داشته شدن می باشد.


• هنگام جدا کردن همسرتان از آغوشتان بـه یاد داشته باشید اینکار رابه آرامی انجام دهید و تا جای ممکن، بعنوان مثال با گرفتن دست او و یا روش‌های دیگر بـه برقرار ماندن تماس فیزیکی کمک کنید. این هنگام بهترین لحظه برای برقراری تماس چشمی و لبخند زدن بـه همسرتان و انتقال حس رضایت میباشد.


برای دریافت مشاوره در زمینه زناشویی می توانید به سایت دکتر بهشتیان مراجعه کنید.

در سایت دکتر بهشتیان مطالب متنوعی در زمینه های روانشناسی مختلف، روانشناسی بالینی ، مشاوره روانشناسی ، مشاوره آنلاین ، اختلالات روانشناختی (افسردگی، اضطراب، ترس، پانیک و ...)، هیپنوتیزم ، خودهیپنوتیزم ، هیپنوتیزم بیدار ، مدیتیشن ، ذهن آگاهی ، ازدواج ، پیش از ازدواج ، مشاوره قبل از ازدواج ، روابط جنسی ارایه شده است.

اگر به دنبال بهترین روانشناس تهران ، دکتر روانشناس خوب و دکتر هیپنوتیزم هستید و یا آنکه نمی دانید به روانشناس مراجعه کنید یا مشاور یا روانپزشک در سایت دکتر بهشتیان ملاک های انتخاب روانشناس خوب و اینکه چگونه متخصص مورد نظر خود را پیدا کنید، ارایه شده است.


منبع: بیتوته

چطور مفهوم مرگ را برای کودکان توضیح دهیم؟

بچه ها در سنین ابتدایی درک درستی از واقعیت، داستان، تاریخ و تخیل ندارند و نمی توانند اینها را بخوبی از هم تفکیک کنند.


تعریف کردن مرگ به شکلی که گویی شخصیتی انسانی دارد و به دنبال آدم ها می‌اید میتواند برای بچه به کابوسی دائمی بدل شود. زمانی بچه می پذیرد مادربزرگ پیش فرشته هاست، برای این که تخیل وی میتواند همه چیز را در زمان حال با جزئیات بسازد؛ ولی این حادثه زیاد طول نمی کشد و بزودی وی به دنبال دلیل خواهد بود.


چنانچه پسر چهار ساله تان از شما بپرسد:« مادربزرگ، به کجا رفته و من دوباره کی وی را خواهم دید؟» چه جوابی خواهید داد؟ این حالت شما را سردرگم خواهد کرد و به دروغ پناه خواهید برد؟


آنچه باید بدانیم این است که گمراه کردن بچه، وی را از فکر کردن در مورد فرد وفات یافته منصرف نخواهد کرد بلکه سبب میشود بچه ، دیگر به اطرافیان خود اطمینان نداشته باشد و آن ها را اشخاص دروغگویی بداند. بدین ترتیب بهتر است مرگ عزیز خود را از بچه مخفی نکنید و باتوجه به سن و سال بچه و میزان درک و فهم وی، مسأله مرگ را برایش توضیح دهید.


بچه در هر سن و در هر موقعیتی که باشد از مرگ اطرافیان خود بسیار آشفته و ناراحت خواهد شد. بدین ترتیب به احوالات وی توجه کافی داشته باشید تا دچار بیماری افسردگی و استرس نشود.


درک بچه از مرگ,مفهوم مرگ برای کودکان,مفهوم مرگ درذهن کودک


چطور مرگ اطرافیان را به بچه توضیح دهیم؟

به طور کلی باید چند سؤال را جواب دهید تا بتوانید به خوبی و درستی معنای مرگ را به بچه منتقل کنید. این که بچه چند ساله است؟، شخصی که فوت شده چه قدر به بچه نزدیک بوده است؟ و در پایان این که بچه چه قدر با مرگ اشنا شده است؟ اگر جواب این سه سؤال را پیدا کردید میتوانید باتوجه به وضعیت بچه برای وی توضیح دهید، در ادامه میخواهیم شیوه های را برای توصیف مرگ به بچه ها بیان کنیم.


آغاز یک صحبت آن هم با بچه و در خصوص مرگ که به خودی خود با تلخی همراه است قدری دشوار است. باید بدانید که چه چیزی در ذهن وی میگذرد. چنانچه در شرایطی هستید که شخصی از اعضای خانواده از دست رفته میتوانید با این شکل با وی صحبت را آغاز کنید.


“آیا میدانی به چه دلیل امروز مادر ناراحت است؟” یا چنانچه جو خانه به گونه ای است که بچه خود تا حدودی متوجه شده سوال کنید “آیا میدانی چه اتفاقی افتاده است؟” ولی اگر تنها هدف معرفی مرگ به بچه مد نظر شماست میتوانید از عکس و تصویر گذشتگان استفاده کنید و آن ها را به بچه نشان دهید. “آیا میدانی این فرد کیست؟او برادر بزرگتر تو بود که پیش از تو متولد شد و اینک فوت شده است. آیا میدانی به چه کسی مرده میگویند؟”


درک بچه از مرگ,مفهوم مرگ برای کودکان,مفهوم مرگ درذهن کودک



مرگ را صادقانه توضیح دهید و نه داستانی!

قرار نیست برای بچه یک قصه و داستان حماسی تعریف کنید. وی تنها باید با معنای مرگ اشنا شود و باید با حقیقت مرگ رابطه برقرار کند. صریح باشید و از واژه مرگ یا فوت استفاده کنید. نباید از جملاتی مثل “اکنون وی رفته و دیگر برنمیگردد” یا “او ما را ترک کرد” استفاده کنید. مرگ یک اتفاق دردناک است ولی هیچوقت نباید برای بچه به عنوان یک تابو تعریف شود که نباید از آن سخن گفت. یک تعریف ناقص همان طور که ذهن شما را درگیر می کند می تواند بچه را آشفته کرده و وی را دچار ناراحتی کند و باتوجه به این که او از شما این جملات را شنیده خیال می کند سوال دوباره آن و یا پرسیدن از دیگران در خصوص مرگ خطا و اشتباه است.


آیا بچه ها از مرگ می ترسند؟

این مسأله باز هم به بچه شما بستگی دارد. برخی از آن ها از مرگ می ترسند و برخی دیگر نه. چه بسا کودکانی هستند که بخاطر ترس از مردن، دوست ندارند هیچ وقت بزرگ شوند.


در واقع، در فکر آن ها ترس از بزرگ شدن فقط به این خاطر شکل می گیرد که عاقبت وی هم روزی مانند پدر بزرگ و مادربزرگ پیر میشود و روزی می میرد. بهتر است از بچه سؤال کنیم:« چه چیزی تو را می ترساند؟»،« به چه دلیل می ترسی؟» و... جواب های وی حتما میتواند به ما کمک کند تا علل این نگرانی و راه‌های غلبه بر آن را بشناسیم. امکان دارد کودکان در سنین گوناگون از نوعی اضطراب که به آن« ترس از مرگ» می گوییم رنج ببرند که البته این مشکل با حالتی که در بالا توضیح داده شد، متفاوت است.


درک بچه از مرگ,مفهوم مرگ برای کودکان,مفهوم مرگ درذهن کودک



واکنش های کودکانه در قبال مرگ  

1. پرخاشگری، ترس و استرس

2. اختلال های خواب( کابوس، هراس از خوابیدن) 

3. اختلال های رفتاری( جویدن ناخن، شب ادراری) 

4. حس گناه، بیماری افسردگی و ناراحتی 

5. عدم تمرکز


سوگواری بچگانه

روان شناسان معتقدند بچه باید به روش خود سوگواری کند.

اگر بچه را به مراسم تشییع جنازه نمی برید، اجازه دهید وی هم به طریقی با فرد وفات یافته وداع کند. بخصوص اگر به هم نزدیک بوده اند.


برای وی شمعی روشن کند یا با آرامش با هم درباره وی حرف بزنید . بگذارید وی هم خاطراتش را مرور و با متوفی وداع کند.


خانواده هایی که در آن کودکی ، مرگ عزیزی را تجربه میکند در زمان سوگواری واکنشی به نام دوره احساسی کوتاه از خود نشان می‌دهند . احساسات کودک در این دوره بصورت جهشی است. با انرژی زیادی آغاز میشود و خیلی زود پایان می یابد. این اتفاق دو سه بار در روز یا هفته رخ میدهد یا حتی پس از یک سال با یادآوری آن فرد تکرار میشود . نگران نباشید آرام آرام همه چیز عادی میشود .


برای دریافت مشاوره در زمینه کودکان می توانید به سایت دکتر بهشتیان مراجعه کنید.

در سایت دکتر بهشتیان مطالب متنوعی در زمینه های روانشناسی مختلف، روانشناسی بالینی ، مشاوره روانشناسی ، مشاوره آنلاین ، اختلالات روانشناختی (افسردگی، اضطراب، ترس، پانیک و ...)، هیپنوتیزم ، خودهیپنوتیزم ، هیپنوتیزم بیدار ، مدیتیشن ، ذهن آگاهی ، ازدواج ، پیش از ازدواج ، مشاوره قبل از ازدواج ، روابط جنسی ارایه شده است.

اگر به دنبال بهترین روانشناس تهران ، دکتر روانشناس خوب و دکتر هیپنوتیزم هستید و یا آنکه نمی دانید به روانشناس مراجعه کنید یا مشاور یا روانپزشک در سایت دکتر بهشتیان ملاک های انتخاب روانشناس خوب و اینکه چگونه متخصص مورد نظر خود را پیدا کنید، ارایه شده است.


منبع: بیتوته

اگر این نشانه‌ها را دارید؛ اعصابتان ضعیف است!

ضعف اعصاب چیست؟

ضعف اعصاب و اصطلاح آن نخستین بار توسط "جورج میلر‌برد" روانپزشک و عصب شناس آمریکایی در سال ۱۸۶۰ مطرح شد.

براساس نظرات وی علت ضعف اعصاب ، فرسودگی عصبی است که ناشی از تخلیه‌ی سلول عصبی از ذخیره مواد غذایی اش است و این تخلیه بر اثر استرس هایی، چون کار اضافی ایجاد می‌شود.

بیماری ضعف اعصاب به دو صورت بروز می‌کند

  • در یک نوع، ویژگی اصلی، شکایت از خستگی فزاینده پس از تلاش ذهنی است که اغلب همراه با کاهش نسبی در عملکرد شغلی یا توانایی مقابله در وظایف روزانه است. خستگی پذیری روانی به طور مشخص، نوعی تهاجم ناخوشایند خاطرات، اشکال در تمرکز و ناکارایی تفکر تلقی می‌شود.
  • در نوع دیگر این اختلال، بیمار روی احساس ضعف جسمی یا بدنی و فرسودگی ناشی از کمترین فعالیت، تاکید می‌کند که با درد‌ها و ناراحتی عضلانی و ناتوانی در شل کردن آنها همراه است.


علائم ضعف اعصاب

علائم ضعف اعصاب در هر دو نوع فوق، احساسات جسمی ناخوشایند مانند سرگیجه، سردرد‌های تنشی و احساس بی ثباتی عمومی شایع است.

مراحل اولیه و میانی خواب معمولا مختل می‌شود، ولی پُرخوابی نیز ممکن است دیده شود.

از آنجایی که بسیاری از علایم و نشانه‌های ضعف اعصاب با هر یک از اختلالات اضطراب، افسردگی و اختلالات شبه جسمی هم پوشانی دارد تشخیص این بیماری دشوار است.

ضعف اعصاب اغلب در نوجوانی یا میانسالی بروز می‌کند.

اختلال ضعف اعصاب در صورت درمان  نشدن، معمولا به صورت مزمن در می‌آید و بیمار ممکن است در اثر یک یا چند علامت ناتوان شود.

در دوران کودکی احتمال دارد مشکلاتی در کارکرد تحصیلی نظیر نمرات پایین و مدرسه گریزی مشاهده شود.

در بزرگسالی عملکرد شغلی تخریب می‌شود یا ممکن است بیمار چنان ناتوان شود که کار کردن برایش غیرممکن شود.

به همین ترتیب روابط اجتماعی، زناشویی و بین فردی نیز دچار مشکل می‌شود.


درمان ضعف اعصاب

تجویز دارو تنها در صورتی علایم طبی را تخفیف می‌دهد که به طور همزمان با مداخله روان درمانی همراه شود.

بیمار باید استرس‌های زندگی و روش کنار آمدن با آنها را بشناسد.

این بیماران به خوددرمانی و استفاده نابجا از دارو تمایل دارند، ولی باید دانست انتخاب داروی مناسب و دستور مصرف باید حتما زیر نظر روانپزشک باشد.

اگر این نشانه‌ها را دارید؛ اعصابتان ضعیف است!

نشانه‌های ضعف اعصاب که هرگز آن‌ها را نباید نادیده گرفت!


عدم تمرکز

استرس مزمن دامنه توجه و توانایی تمرکز شما را از بین می‌برد.

با وجود استرس حتی به صورت ناخود آگاه هورمونی به نام کورتیزول حافظه شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد.


همین هورمون سبب ایجاد اختلالاتی در دقت و تمرکز بر روی مسائل می‌شود.

زمانی که می‌دانید سطح استرس شما بالا گرفته است آن را کنترل کنید.


تپش نامنظم قلب

یک استرس عصبی ممکن است با ضربان نا منظم قلب همراه باشد.

معمولا در چنین مواقعی قلبتان و ضربان شدید آن را در قفسه سینه احساس خواهید کرد.

نفس کشیدن در حالات عصبی کمی دشوار می‌شود.

بهتر است برای حل این مشکل نفس عمیق بکشید یا اینکه دم و بازدم را طولانی‌تر کنید.

این کار قفسه سینه را کمی باز می‌کند و ضربان‌ها بهتر می‌شوند.

اگر این نشانه‌ها را دارید؛ اعصابتان ضعیف است!


افسردگی

ممکن است استرس و یا اضطراب گاه گاهی شما را درگیر کند.

اما اگر این زمان‌های پرتنش استرس مداوم باشند و یا طی فرایندی مدام تکرار شوند، منجر به افسردگی خواهند شد.

در صورتی که افسردگی ادامه پیدا کند حس نا امیدی و خودکشی تقویت می‌شوند.

اضطراب‌های ناشی از فعالیت‌های روزانه مانند عملکرد شغلی یا ارتباط با شخص خاصی می‌تواند به افسردگی منجر شود.

جهت کاهش سطح استرس خود از ورزش‌هایی مانند یوگا، پیاده روی و مدیتیشن استفاده کنید.

این نشانه‌ها از عوامل بروز بیماری‌های سخت روحی باشد.

در صورت مشاهده این علائم حتما ذهن خود را تحت درمان قرار دهید تا به بیماری‌های سخت‌تر دچار نشوید.


سردرد‌های تنشی

استرس در هر درجه‌ای که باشد می‌تواند سر درد تولید کند.

گردن، شانه‌ها و تمامی عضلات این ناحیه سفت و سخت می‌شوند.

استرس بر روی عضلات ناحیه سر و گردن به شدت تاثیر می‌گذارد.

سر درد‌های تنشی از استرس نشات می‌گیرند و فقط با کنترل آن می‌توان از این سردرد‌ها خلاص شد.


مشکلات خواب

کمبود خواب یکی از شایع‌ترین علل استرس‌های روحی روانی است.

نداشتن خواب کافی، بدن و ذهن را دچار مشکلات زیادی می‌کند.

بی خوابی‌های طولانی مدت، بد خوابیدن، خواب‌های کوتاه با استرس مرتبط  هستند.


برای دریافت مشاوره در این زمینه می توانید به سایت دکتر بهشتیان مراجعه کنید.

در سایت دکتر بهشتیان مطالب متنوعی در زمینه های روانشناسی مختلف، روانشناسی بالینی ، مشاوره روانشناسی ، مشاوره آنلاین ، اختلالات روانشناختی (افسردگی، اضطراب، ترس، پانیک و ...)، هیپنوتیزم ، خودهیپنوتیزم ، هیپنوتیزم بیدار ، مدیتیشن ، ذهن آگاهی ، ازدواج ، پیش از ازدواج ، مشاوره قبل از ازدواج ، روابط جنسی ارایه شده است.

اگر به دنبال بهترین روانشناس تهران ، دکتر روانشناس خوب و دکتر هیپنوتیزم هستید و یا آنکه نمی دانید به روانشناس مراجعه کنید یا مشاور یا روانپزشک در سایت دکتر بهشتیان ملاک های انتخاب روانشناس خوب و اینکه چگونه متخصص مورد نظر خود را پیدا کنید، ارایه شده است.


منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

احساسات تاثیرگذار بر سلامت/هیجانات چگونه به سلامتی ما آسیب می‌زنند و چه باید کرد؟

بدن ما حرف می‌زند و عوارض و بیماری‌های جسمی ما می‌توانند با هیجانات ما مرتبط باشند. اگر نتوانیم احساسات منفی خود را رها کنیم، خود را به صورت مشکلات فیزیکی بروز خواهند داد و هر چه یک نفر بیشتر هیجانات خود را بروز دهد، کمتر بیمار خواهد شد.


هیجانات


در ادامه به برخی از دلایل روحی و روانی بیماری‌های رایج می‌پردازیم.

ترس می‌تواند سبب آلرژی و درماتیت شود

تعدادی از محققان می‌گویند برخی از آلرژی‌های شایع می‌توانند با سلامت روان مرتبط باشند. اگزما، تب یونجه و آسم می‌توانند به علت مشکلات روحی و روانی بروز کنند. ممکن است شما سال‌ها از آلرژی رنج ببرید اما آلرژن آن هنوز مشخص نشده باشد. ترس‌های درونی می‌توانند این عارضه را برانگیخته کنند. علائم آسم و درماتیت، با کاهش عوامل روان - تنی، بهبود می‌یابند یا درمان می‌شوند.

وسواس می‌تواند مشکلاتی در بدن ایجاد کند

مشکلاتی که در وزن دارید می‌توانند در اثر وسواس یا توجه فکری زیاد و یا ایرادهای خیالی به وجود آمده باشند. شاید خیلی نگران چین و چروک افتادن صورتتان، کوچک بودن سایز سینه‌هایتان و یا سایر قسمت‌های بدنتان هستید. مراقبت از بدن خیلی مهم است و باید آن را یک اولویت دانست اما توجه بیش از حد و خیال‌پردازی می‌تواند منجر به نتایج ناخواسته و خطرناکی شود.

اگزما، تب یونجه و آسم می‌توانند به علت مشکلات روحی و روانی بروز کنند. ممکن است شما سال‌ها از آلرژی رنج ببرید اما آلرژن آن هنوز مشخص نشده باشد. ترس‌های درونی می‌توانند این عارضه را برانگیخته کنند


ترس و وسواس می‌توانند هم‌زمان بیماری‌های زیادی ایجاد کنند

شاید با اینکه هیچ علامت و دلیلی وجود ندارد، نگران شوید که مبادا دچار یک بیماری جدی باشید. با زیاد فکر کردن به این موضوع، کم‌کم احساس می‌کنید علائمی در بدنتان دارید. وسواس یا تمرکز زیاد روی یک مسئله می‌تواند چنین حالتی ایجاد کند. گاهی ممکن است مشکلات را بیش از حد واقعی‌شان بزرگ تلقی کنیم. تمرکز کردن روی افکار منفی فقط شرایط را بدتر می‌کند و اگر بیماری وجود داشته باشد، آن را تشدید خواهد کرد.

تضاد هیجانی و استرس می‌تواند مشکلات گوارشی ایجاد کند

گوارش ما توسط سیستم بسیار پیچیده‌ای کنترل می‌شود. استرس می‌تواند محرکی باشد که سبب واکنش‌های ناخواسته در گوارش شود. التهاب معده و گاستریت ممکن است نتیجه‌ی تضادی در فضای احساساتتان باشد: مثلاً فرض کنید توانایی حل مسئله ندارید اما در شرایط سخت می‌دانید که باید راه‌حلی پیدا کنید و دچار استرس می‌شوید چون تجربه کرده‌اید که معمولاً در حل مسائل ناتوانید. وقتی تضاد درونی‌تان را انکار می‌کنید، به درون جسمتان نفوذ می‌کند تا به مغز راه پیدا کرده و توجه آن را به خود جلب کند.

انتقاد از خود و ترس می‌تواند سبب سردرد و میگرن شود

نکوهش خود، ضعف اعتمادبه‌نفس و ترس‌های درونی همگی عواملی هستند که می‌توانند شما را نگران و مضطرب کنند. شاید احساس کنید خوار و سرافکنده‌اید یا شما را دست‌کم می‌گیرند و یا فکر می‌کنید باید سخت‌تر و سخت‌تر کار کنید تا بتوانید خودتان را ببخشید. گاهی زیادی از خودمان انتظار داریم و این می‌تواند مشکلات فیزیکی برایمان ایجاد کند.

افسردگی و اضطراب می‌توانند بیماری‌های قلبی را تحریک کنند

افسردگی و اضطراب‌های تکرارشونده با افزایش خطر بیماری‌های قلبی عروقی همراه هستند. اختلالات افسردگی حتی ممکن است موجب وقوع حوادث قلبی شدیدی شوند. هنگامی که شما هر روز بیشتر و بیشتر احساس اضطراب و عصبانیت می‌کنید قلبتان شروع به تپش سریع‌تر می‌کند و این می‌تواند زمینه‌ساز مشکلات قلبی باشد.

هیجانات موجب تضعیف سیستم ایمنی می‌شود

مطالعات زیادی نشان داده‌اند استرس و اضطراب مزمن و هیجانات منفی می‌تواند تا حدود زیادی بر سلامت جسم اثر بگذارد و طبق مطالعه‌ای جدید، باید شیوه‌ی واکنش ایمنی بدن را نیز به لیست این عوارض اضافه کنید.
دانشمندان در این تحقیق پرسشنامه‌هایی به افراد دادند تا احساسات خود را به مرور زمان و در لحظه ثبت کنند. این ارزیابی‌ها که طی دو هفته اتفاق افتاد طبق آن، برای افراد پرونده‌های هیجانی و احساسی تشکیل شد. دانشمندان، عملکرد ایمنی این افراد را نیز با جمع‌آوری نمونه خون از آن‌ها و سنجش مارکرهای التهابی بررسی کردند.
التهاب به طور طبیعی به عنوان بخشی از واکنش ایمنی، زمانی که بدن با عفونت یا زخم مواجه می‌شود روی می‌دهد؛ اما التهاب زیاد می‌تواند با قرار دادن فرد در معرض طیفی از بیماری‌های مزمن، مانند آرتریت، به سلامت آسیب بزند.
در این پژوهش مشخص شد افرادی که چندین بار در روز دچار هیجانات منفی می‌شدند و این اتفاق در بلندمدت وجود داشت، شاخص‌های التهابی در خونشان بالاتر از بقیه بود. دانشمندان می‌گویند اگر نمونه خون افراد را دقیقاً بعد از تجربه‌ی یک هیجان منفی مانند خشم یا اندوه جمع‌آوری می‌کردند، تمام شاخص‌های التهابی در خونشان موجود بود.


تحریک عصب واگ؛ راهکاری برای حفظ سلامت
عصب واگ، بلندترین عصب مغزی است که از ساقه‌ی مغز تا داخل شکم کشیده شده و در شبکه‌ای ارتباطی میان قلب و ریه و معده و مغز قرار دارد. عصب واگ، چند عملکرد مهم دارد و در تجربیات حسی ما در معده، قلب، ریه‌ها و گلو دخیل است. این عصب، حرکت لازم در گردن برای حرف زدن و بلعیدن را فراهم می‌کند و نقش مهمی در کنترل التهاب در تمام بدن دارد و ضمناً در گوارش، ضربان قلب و تنفس نیز نقش دارد. در واقع عصب واگ در سلامت جسم ما اهمیت زیادی دارد؛ اما شاید فکر کنید عصب واگوس چه نقشی در سلامت روان ما دارد. آن‌طور که معلوم شده، عصب واگ با احساس ترس، استرس و یا احساس آرامش ارتباط دارد. این عصب، دیافراگم و روده را به هم مرتبط می‌کند و به شما احساسی درونی در مورد خطر می‌دهد و تنفس و ضربان قلب و فشارخونتان را بر اساس خطر یا امنیتی که دریافت می‌کنید تنظیم می‌کند. اگر مدام تحت استرس یا اضطراب باشید، عصب واگ می‌تواند بیش از حد فعالیت کند و عوارض ناخوشایندی بر جسم و روانتان به جا بگذارد.

برای تحریک و افزایش سلامت عصب واگ:
* دوش آب سرد بگیرید:
 این کار ممکن است خیلی خوشایند نباشد، اما این روش درمانی چینی می‌تواند یک عصب واگ ضعیف را تحریک کند. اگر بیماری خاصی دارید قبل ار این کار با پزشکتان مشورت کنید.

* مدیتیشن کنید: به نظر می‌رسد که مدیتیشن می‌تواند موجب سلامت احساسی و کاهش درد فیزیکی شود.

* تنفس عمیق را امتحان کنید: این راهکار ساده به سلامتتان کمک قابل توجهی می‌کند. 

* از سلامت روده‌تان محافظت کنید: داشتن یک رژیم غذایی سالم، عملکرد بین معده و مغز را بهبود می‌بخشد و باعث تقویت سلامت گوارش و سلامت روان می‌شود.

* شاد باشید: به دلیل ارتباطاتی که عصب واگ در بدن دارد، فعالیت‌هایی که اکسی توسین و سروتونین آزاد می‌کنند مانند خنده، آواز خواندن و یا در آغوش گرفتن کسی که دوستش داریم، می‌توانند سلامت روحی و جسمانی ما را بهبود بخشند.


برای دریافت مشاوره در زمینه سلامت روان می توانید به سایت دکتر بهشتیان مراجعه کنید.

در سایت دکتر بهشتیان مطالب متنوعی در زمینه های روانشناسی مختلف، روانشناسی بالینی ، مشاوره روانشناسی ، مشاوره آنلاین ، اختلالات روانشناختی (افسردگی، اضطراب، ترس، پانیک و ...)، هیپنوتیزم ، خودهیپنوتیزم ، هیپنوتیزم بیدار ، مدیتیشن ، ذهن آگاهی ، ازدواج ، پیش از ازدواج ، مشاوره قبل از ازدواج ، روابط جنسی ارایه شده است.

اگر به دنبال بهترین روانشناس تهران ، دکتر روانشناس خوب و دکتر هیپنوتیزم هستید و یا آنکه نمی دانید به روانشناس مراجعه کنید یا مشاور یا روانپزشک در سایت دکتر بهشتیان ملاک های انتخاب روانشناس خوب و اینکه چگونه متخصص مورد نظر خود را پیدا کنید، ارایه شده است.


منبع: تبیان

آیا راه درمان طبیعی برای افسردگی پس از زایمان وجود دارد؟

تجربه افسردگی پس از تولد کودک شایع است. میزان هورمون‌ها در حین درد و هنگام زایمان بالا و پایین می‌رود. این تغییرات می‌تواند نوسانات خلقی، اضطراب، خواب دشوار و غیره را باعث شود. اگر علائم شما بیش از دو هفته طول بکشد، ممکن است افسردگی پس از زایمان (PPD) داشته باشید.

افسردگی پس از زایمان در حدود 1 زن از هر 7 زن را بعد از زایمان درگیر می‌کند. این افسردگی معمولاً بسیار شدیدتر از افسردگی اولیه پس از تولد است. در این شرایط ممکن است شما بیش از حد گریه کنید، خود را از خانواده، دوستان و محیط اجتماعی دور نگه دارید و یا حتی ممکن است به فکر آسیب رساندن به خود و یا کودکتان بیفتید.
علائم دیگر شامل:
- مشکل در برقراری ارتباط با نوزاد
- نوسانات شدید خلق و خوی
- کاهش شدید انرژی
خشم
- تحریک پذیری
- اشکال در تصمیم‌گیری
اضطراب
- حمله ترس
اگر دچار این علائم هستید، مشکل خود را با همسر و یا یکی از نزدیکان خود در میان بگذارید و برای شروع درمان، با پزشک ملاقات کنید. اگر افسردگی پس از زایمان را بدون درمان رها کنید، ممکن است ماه‌ها ادامه پیدا کند و مراقبت از شما و کودکتان دشوار گردد.

آیا درمان‌های طبیعی کمک‌کننده هستند؟

درمان‌های طبیعی می‌توانند به شما کمک کنند اما افسردگی پس از زایمان معمولاً وضعیتی نیست که خودتان بتوانید آن را درمان نمایید. پس بهتر است درباره هر راه درمانی که خودتان در پیش گرفته‌اید نیز با پزشک صحبت کنید.

ویتامین‌ها و امگا 3
اسیدهای چرب امگا 3 توجه خاص محققین را به عنوان یک کمک احتمالی برای درمان افسردگی پس از زایمان به خود جلب کرده است. در واقع، یک مطالعه نشان داده است که مصرف کم امگا 3 در رژیم غذایی با ایجاد این نوع افسردگی در وهله اول همراه است. اگر چه تحقیقات بیشتری لازم است، ذخیره امگا 3 در دوران بارداری و دوره پس از زایمان بسیار کاهش می‌یابد. می‌توانید امگا 3 را از طریق مکمل‌ها و یا مواد غذایی زیر دریافت کنید:
- دانه‌های کتان
- دانه‌های چیا
- ماهی سالمون
- ماهی ساردین
- دیگر ماهی‌های چرب
همچنین ریبوفلاوین یا ویتامین B2 نیز ممکن است خطر ابتلا به افسردگی پس از زایمان را کاهش دهد. محققان در مطالعه‌ای این ویتامین را همراه با فولات، کوبالامین و پیریدوکسین مورد بررسی قرار دادند. ریبوفلاوین تنها ماده‌ای بود که تأثیر مثبتی بر اختلال خلقی داشت. محققان جهت کسب بهترین نتیجه، مصرف متوسط این ویتامین را توصیه می‌کنند.


مکمل‌های گیاهی
ممکن است برخی مکمل‌های گیاهی توسط سازمان غذا و دارو کنترل نشوند. بنابراین باید در مورد استفاده از آن‌ها محتاط باشید، برچسب روی قوطی مکمل را به دقت بخوانید و قبلاً از پزشک مشورت بگیرید.
بهتر است از این نوع مکمل‌ها استفاده نکنید مگر اینکه پزشکتان بخواهد. تحقیق بیشتر برای ارزیابی مزایا و خطرات ضروری است. 

چه راهکارهای دیگری وجود دارد؟

چند تغییر در شیوه زندگی ممکن است علائم شما را تسکین دهد:

1. مراقب بدن خود باشید
با کودک خود در یک کالسکه، پیاده‌روی طولانی انجام دهید. غذاهای سالم و کامل را در فروشگاه مواد غذایی انتخاب کنید. هر بار که زمان پیدا کردید بخوابید و چرت‌های کوتاه داشته باشید تا کمبود خواب را جبران کنید.

2. کمی وقت برای خود صرف کنید
ممکن است زمانی که بچه‌دار شدید، فراموش کنید که باید برای خودتان هم وقت بگذارید. از خانه خارج شوید، کاری انجام دهید و یا با دوستانتان قرار ملاقات بگذارید.

3. تعیین اهداف واقع بینانه
ظروف و اسباب‌بازی‌های روی زمین می‌توانند منتظر بمانند! از خودتان انتظار نداشته باشید که فردی کامل باشید. لیستی از برخی از انتظارات واقع‌گرایانه را تنظیم کنید و سعی کنید با دنبال کردن این لیست به وظایف خود برسید.

4. در موردش صحبت کنید
از منزوی شدن و حبس احساسات خود در درونتان اجتناب کنید. با همسرتان، یک دوست نزدیک یا یکی از اعضای خانواده صحبت کنید. اگر احساس راحتی ندارید، به گروه پشتیبانی افسردگی پس از زایمان در مراکز درمانی یا گروه‌های حمایتی آنلاین بپیوندید.

آیا گفت‌وگو درمانی می‌تواند کمک کند؟

گفت‌وگودرمانی یکی دیگر از گزینه‌های عالی است. این روش به روان‌درمان شما کمک می‌کند تا از افکار و احساساتتان سر دربیاورد. شما می‌توانید به معالج خود کمک کنید تا اهدافی را تعیین کرده و مشکلی که بیش از هر چیزی آزارتان می‌دهد را رفع کنید. شما ممکن است از طریق صحبت کردن در مورد افسردگی پس از زایمان راه‌های مثبت بیشتری برای واکنش به شرایط و مشکلات روزانه پیدا کنید.
شما می‌توانید به تنهایی این روش درمانی را امتحان کرده یا آن را با مصرف داروها ترکیب کنید.


افسردگی پس از زایمان معمولاً چگونه درمان می‌شود؟

داروهای ضدافسردگی اغلب برای درمان PPD استفاده می‌شود. دو نوع اصلی که پزشک شما ممکن است تجویز کند شامل داروهای ضدافسردگی سه حلقه‌ای (TCAs) و مهارکننده‌های بازجذب سروتونین (SSRI) است.
اگر کودکان از شیر خودتان تغذیه می‌کند، می‌توانید با پزشک خود صحبت کنید تا مزایا و خطرات مصرف داروها را بررسی نمایید. SSRIs، مانند سرترالین (Zoloft) و پاروکستین (Paxil)، به عنوان بهترین گزینه برای مادران شیرده محسوب می‌شوند، اما هنوز هم در شیر مادر ترشح می‌شوند.
برخی از پزشکان همچنین ممکن است استروژن را پیشنهاد کنند. پس از تولد نوزاد، میزان استروژن شما به سرعت کاهش می‌یابد و ممکن است به افسردگی پس از زایمان کمک کند. شاید پزشک شما چسب هورمون استروژن را به منظور جبران کاهش سطح این هورمون در بدن پیشنهاد کند.

در نهایت این که
با درمان، ممکن است افسردگی پس از زایمان، بعد از یک دوره 6 ماهه از بین برود. اگر به درمان خود نپردازید و یا آن را خیلی زود رها کنید، احتمال دارد بیماری عود کند و یا وارد مرحله افسردگی مزمن شود. اولین قدم برای کمک به خود درخواست کمک و در میان گذاشتن احساساتتان با یکی از نزدیکان است.
اگر درمان را آغاز کردید، تا زمانی که احساس خوبی پیدا نکردید آن را رها نکنید. این نکته بسیار مهم است که با پزشکتان ارتباط خوبی برقرار کرده و در یک انجمن آنلاین عضو شوید.


برای دریافت مشاوره در زمینه افسردگی می توانید به سایت دکتر بهشتیان مراجعه کنید.

در سایت دکتر بهشتیان مطالب متنوعی در زمینه های روانشناسی مختلف، روانشناسی بالینی ، مشاوره روانشناسی ، مشاوره آنلاین ، اختلالات روانشناختی (افسردگی، اضطراب، ترس، پانیک و ...)، هیپنوتیزم ، خودهیپنوتیزم ، هیپنوتیزم بیدار ، مدیتیشن ، ذهن آگاهی ، ازدواج ، پیش از ازدواج ، مشاوره قبل از ازدواج ، روابط جنسی ارایه شده است.

اگر به دنبال بهترین روانشناس تهران ، دکتر روانشناس خوب و دکتر هیپنوتیزم هستید و یا آنکه نمی دانید به روانشناس مراجعه کنید یا مشاور یا روانپزشک در سایت دکتر بهشتیان ملاک های انتخاب روانشناس خوب و اینکه چگونه متخصص مورد نظر خود را پیدا کنید، ارایه شده است.


منبع: تبیان